يه اتفاق خوب... يه خاطره ي به يادماندني
پسردوست داشتني من...
ديروز بعد از كلي انتظار...حدود ساعت 7بعدازظهر خاله رضوان خبر داد كه تو آزمون دكتري دانشگاه علامه پذيرفته شده و مامان غرق شادي شد... به خاله و مامان جون زنگ زديم و تو بالهجه و زبون قشنگت بهشون مي گفتي: "تبييك،تبييك" و از خوشحالي مامان تو هم ذوق زده بودي...
واقعا به اين خبر نياز داشتم... بي نهايت خوشحالم پسرم... براي خاله رضوان و همه جوونا بهترين آرزوها رو دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی