اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، به جای آن که انگشت اشاره ام را به سمت او بگيرم، در کنارش انگشت هایم را در رنگ فرو می بردم و نقاشی می کردم. اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، به فکر ارتباط بیشتری با او می شدم. بیشتر از آن که به ساعتم نگاه کنم، به او نگاه مي كردم. سعي مي كردم درباره اش كمتر بدانم، اما بیشتر به او توجه کنم. به جای آموزش اصول راه رفتن، راه رفتن را با او تمرین می کردم. از جدی بودن دست برمی داشتم، و بازي را جدي مي گرفتم. اگر فرصت داشتم که کودکم را دو باره بزرگ کنم، با او در مزارع میدویدم و با هم به ست...