سپهر جونسپهر جون، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه سن داره
هستی جونهستی جون، تا این لحظه: 10 سال و 22 روز سن داره

*سپهر و هستي* روياهاي واقعي من و بابا

شكرگزاري... آرامش

1392/5/31 9:13
198 بازدید
اشتراک گذاری

پسرخوبم!

امروز يه روز آرومه ومن خداي مهربونو بابت همه مهربونيها و هواداريهاش بي نهايت شكر مي كنم و بيش از هرچيز بخاطر وجود خدايي تو و باباحميد شكرگزارش هستم...

به اين فكر مي كنم كه چقدر اين آرامش قابل ستايشه، همين كه آدم نگراني سلامتي عزيزانشو نداشته باشه براي من از هرچيري آرامبخشتره، نمي گم كه دغدغه هاي ديگه از جمله آينده ي تو رو ندارم اما اينها مال فرداست و تو اين لحظه و اين ساعت هيچ چيزي باعث نگراني و دل آشوبي من نيست و اين چقدر ستودني و لذتبخشه...

پسرم! دوست دارم تو هم هميشه شكرگزار داشته ها و نداشته هات باشي و باور داشته باشي كه لذت بردن از لحظه هات، ازهرآرامشي بالاتره... چندسال پيش كتابي به دستم رسيد به اسم راز شكرگزاري -ازسري كتابهاي راز-

حدس ميزني توش چي نوشته بود و چند صفحه بود... كتاب باصفحات خالي!! كه فقط بالاي هرصفحه ي يه جمله درباره قدرشناسي نوشته ويه جور روزنگار محسوب ميشه كه خواننده يادمي گيره كه هرروز بابه ياد آوردن چيزهاي باارزش زندگيش وقدرداني از پديده آورنده ي اونها به آرامش برسه، ميخوام بهت بگم كه هيچ كتابي وهيچ نويسنده اي واصولا هيچ كسي نميتونه وقدرت اينو نداره كه آرامش واقعي برات معني كنه و به زندگيت بياره اگر خودت تصميم به قدرشناسي و شكرگزاري نگرفته باشي كه زمينه آرامش و ايمانه... برات ازصميم قلب آرزو مي كنم كه هميشه قدردان باشي و در وجودت مهرباني و عشق و آرامش موج بزنه...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان رضا...
31 مرداد 92 12:15
عزیزم...خوشحالم از اینکه خانواده خوب و گرمی داری و باهاشون آرومی.نوشته هات خیلی باحس هستند...
مامان بردیا
28 شهریور 92 11:49
این پسر هم مثل مامانیش میشه دیگه.


ممنونم عزيزم