سپهر جونسپهر جون، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره
هستی جونهستی جون، تا این لحظه: 10 سال و 16 روز سن داره

*سپهر و هستي* روياهاي واقعي من و بابا

سپهرزيبايم! حضورت را سپاس...

1392/2/16 9:11
493 بازدید
اشتراک گذاری

سپهرمن! جگرگوشه ام! همه هستي و اميدم!

بهارم باحضور تو ، چونان رويايي كه به حقيقت مي پيوندد و آرزويي كه به بار مي نشيند لبريز از لحظه هاي پرشور و مست كننده و اميدبخش است... آكنده از عطر گل و سبزه و ريحان،آميخته باصداي سحر انگيز آواز پرندگان ولالايي آب ...سرشار از شوق زندگي...

دوستت دارم... فارغ از زمان و مكان و تمنا و آرزو، تنها دوستت دارم...

اين روزها كه روزگار و زمين و آسمان بر آدميان به مهر،لبخند مي زنند و اين روزها كه بوي عشق،حتي از تن سخت و خسته تك درختي پير و تنها دردل كويري خشك به مشام مي رسد... اين روزها كه آسمان بي بهانه هم بغض مي كند و زمين باهمه نيازش، ذره ذره اشكهاي معشوق را فرو مي كشد...اين روزها كه به هرطرف نگاه ميكني جلوه اي از اين بهار خيال انگيز، چشمانت را مينوازند و گويي دستي نوازشگر، هنرمندانه سمفوني رنگ و صدا و طراوت و عطر را رهبري ميكند... پاره تنم! تو با همه زيبايي ومعصوميت و پاكيت، هرچه زيباييست، شرمسار حضورت مي كني... و زمين خشك و پرنياز دلم را بي حساب،آب ميدهي...

دوستت دارم...و قدردان حضورت هستم... توراسپاس... خدايت را سپاس...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

یه مامان...
21 فروردین 92 11:03
خیلی زیبا و روون نوشتی عزیزم...واقعا منو یاد بهار و عشق خالص مادری ات انداختی